لذت خوردن آب خنک در یک ظهر تابستانی!
لذت خوردن یک نسکافه گرم در یک شب سرد زمستانی!
لذت یک ناهار مفصل بعد از یک روز کاری سنگین!
تا به حال به جنس این لذت ها توجه کرده اید؟ همگی از یک نوعند. همگی بعد از یک تضاد به وجود آمده اند.
لذت خوردن آب خنک در یک ظهر تابستانی!
لذت خوردن یک نسکافه گرم در یک شب سرد زمستانی!
لذت یک ناهار مفصل بعد از یک روز کاری سنگین!
تا به حال به جنس این لذت ها توجه کرده اید؟ همگی از یک نوعند. همگی بعد از یک تضاد به وجود آمده اند.
حتما این سوال را شنیده ایم که از بین اهداف زندگی ات سه هدف اول را بگو! یا سه هدفی که رسیدن به آنها برای تو از همه مهمتر است کدام است؟
اگر برای جواب این سوال به زمان زیادی احتیاج داریم باید بگویم که ما مسیر درستی را برای زندگی انتخاب نکرده ایم. زمانی که برای جواب این سوال زمان میخواهیم بدین معناست که من نمیدانم صبح که از خواب بیدار میشوم علتش چیست و قرار است برای چه تلاش کنم!
شاید لازم است که از نو شروع کنیم. اتفاقی که کرم ابریشم آن را مرگ میخواند برای دنیا آغاز زیبایی پروانه است. باید کرم ابریشم، از کرم بودن خود دل بکند تا پروانه شود! کرم بودن تمام چیزیست که او دارد اما اگر از تمام داراییاش نگذرد هرگز پروانه بودن ،زیباتر شدن و پرواز کردن را احساس نمیکند. کاری به مسئله زیستی این موضوع ندارم که کرم ابریشم وقتی پیله را به دور خود میپیچد احساس مرگ دارد یا خوشحالی و اصلا کاری به این موضوع ندارم که کرم ابریشم درکی از پروانه شدن دارد یا نه. بحث من عمیق تر است. بحث من این است که "به همه چیز دید آموزشی داشته باشیم."
ما انسان ها دو بعد داریم. یکی ظاهری و دیگری باطنی. بعد ظاهری ما تن و بدن ماست و بعد باطنی ما اندیشه ماست. اصل وجود ما همان اندیشه ماست. یک ناپیدا هستیم که با ظاهرمان پیدا میشویم.هیچ چیز نمیتواند وجود اندیشه ما را رد کند. شاید روزی از خواب بیدار شویم و متوجه شویم گربهای هستیم که خواب انسان بودن را دیده ایم اما وجودمان مسلم است چون میاندیشیم. این اندیشه از جایی در این کیهان متبلور میشود. شاید انسان بودن ما نوعی وهم باشد اما اندیشیدن ما واقعیت محرز است.
من کی ام؟ کیستم من؟ یک سوال با دو ادبیات در دو زمان مختلف! سوالی که تقریبا ذهن همه اندیشمندان، فیلسوفان، هنرمندان، پیروان راه حق و... را در تمام دوره ها به خود مشغول ساخته. مشغولیت نه به معنای عام بلکه به معنای یک جنگ حقیقی با خود!جنگی که تا به امروز برای خیلی از آنها پایانی عجیب داشته است! پایانی که ما آن را دیوانگی، جنون و از دست رفتگی میدانیم اما شاید این حقیقتِ عاقلی باشد!